لحظهشناسی / بصیرت / موقعشناسی/درک حساسیت لحظه/عمل بهنگام/درک نیاز لحظه
قیام کردن جمعی و فردی در راه خدا
مردم تبریز وظیفه را بهنگام شناختند و به وظیفه بهنگام قیام کردند... اهمّیّت قضیّه این است که ما یک وظیفهای را که احساس میکنیم، اوّلاً در وقت خودش احساس کنیم و نگذاریم بگذرد، بعد، همان وقتی که احساس کردیم، به وظیفه قیام کنیم؛ مثل ماجرای توّابین نشود؛ توّابین به کربلا نیامدند، بعد قیام کردند، همهی آنها هم به شهادت رسیدند، امّا کو؟ تأثیری در تاریخ نگذاشتند، چون بوقت قیام نکردند؛ آن وقتی که باید میآمدند، نیامدند؛ باید روز عاشورا در کربلا میبودند، نبودند. حادثهی تبریز با احساس وظیفه، بهنگام و در لحظه اتّفاق افتاد و قیام هم در لحظه اتّفاق افتاد، این بود که خدا برکت داد؛ وقتی اینجور قیام کنیم ــ اَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنیٰ وَ فُرادىٰ(1) ــ این قیام برکت دارد، خدای متعال به این قیام برکت میدهد، و برکت داد و همینطور آمد تا رسید به بیستودوّم بهمن.1402/11/29
1 )
سوره مبارکه سبإ آیه 46
قُل إِنَّما أَعِظُكُم بِواحِدَةٍ ۖ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَفُرادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّروا ۚ ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ۚ إِن هُوَ إِلّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَي عَذابٍ شَديدٍ
ترجمه:
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما [= محمّد] هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»
لینک ثابت
نکتهی اوّل[در حادثه۱۹دی۵۶] سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که اینجور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّاندار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند... نکتهی بعدی این است که بهنگام حرکت کردند. ببینید! من بارها این را در جمعهای مختلف عرض کردهام که در یک خطّ تولید، ممکن است بیست نفر کارگر ردیف ایستادهاند، این محصول صنعتی دارد روی این خط حرکت میکند، هر کدام یک کاری باید انجام بدهند؛ یکی باید یک چکّش بزند، یکی باید یک پیچ را بگرداند، یکی باید یک چیزی را بگذارد، یکی باید یک چیزی را بردارد؛ در لحظهی خودش باید این کار را انجام بدهند. اگر این جسم ــ که شما یکی از این بیست نفری هستید که پشت خطّ تولید ایستادهاید ــ از جلوی شما عبور کرد، شما ده ثانیه بعد به فکر افتادید، از دست رفت دیگر، کار تمام میشود. بهلحظه باید انجام داد. توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! [نتیجهی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد.
نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثهای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که اینقدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است.1401/10/19
لینک ثابت
این حرکت [نوزدهم بهمن]، نیاز لحظه بود. من روی این قضیّه خیلی تکیه میکنم و بارها تکیه کردهام. ما همیشه باید در کارهای خودمان نیاز لحظه را درک کنیم. یک کارهایی وجود دارد که شما اگر الان انجام دادید، این به هدف اصابت میکند؛ همین کار را اگر چنانچه در غیر این وقت انجام دادید، آن فایده را ندارد. باید تشخیص داد که نیاز لحظه چیست؛ شما همیشه این کار را میتوانید انجام بدهید. [مثلاً] در نیروی هوایی، ببینید امروز نیروی هوایی به چه کاری نیاز دارد، آن کار را در لحظه انجام بدهید. به نظر من یکی از مهمترین کارهای هوشمندانهی آن جمع این بود؛ وَالّا اگر چنانچه آنها میگذاشتند مثلاً فرض کنید که ده روز بعد، بیست روز بعد این کار را انجام میدادند، اصلاً این اثر را نداشت؛ آن روز این اثر را داشت؛ نیاز لحظه را تشخیص دادند. این درسی است برای ما.1400/11/19
لینک ثابت
یک نکتهی مهمّی که در بیانات امامجمعهی محترم هم تکرار شد و خوب بود، این بود که در آذربایجان، در تبریز، مسائل، بههنگام اتّفاق میافتد، با تأخیر اتّفاق نمیافتد؛ [یعنی] آن وقتی که لازم است و در لحظهی لازم. بنده بارها گفتهام، در خطّ تولید که این محصول از جلوی شما -که در یک نقطهای ایستادهاید- عبور میکند، شما باید یک کاری روی این محصول انجام بدهید؛ اگر پنج ثانیه تأخیر کنید، محصول میرود، ناقص میماند؛ در همان لحظه بایستی تصمیم بگیرید و عمل بکنید؛ آذربایجان این جوری عمل کرده، در لحظه تصمیم گرفته و عمل کرده. دربیستونهم بهمن ۵۶ که امروز سالگرد و یادآور آن حادثهِی عظیم است این جور بود؛ یعنی بِوقت تصمیم گرفتند و عمل کردند و خدا برکت داد1398/11/29
لینک ثابت
تأثیر حضور بههنگام و درلحظه، یک تأثیری است که خدای متعال به آن یک لطف و عنایت خاصّی دارد؛ یعنی وقتی که کار را شما در لحظهی نیاز انجام میدهید، برکات آن کار بیشتر خواهد شد. حالا مثلاً همین بیستونهم بهمن ۵۶؛ عقیدهی بنده این است که اگر مردم تبریز روز بیستونهم بهمن این چهلم را برای نوزدهم دی نمیگرفتند، به احتمال زیاد نوزدهم دی به فراموشی سپرده میشد، در امواجِ تبلیغاتِ گوناگونِ آن روز فراموش میشد. خدای متعال برکت داد؛ مردم ایستادند، مقاومت کردند، شجاعت به خرج دادند، چهلم گرفتند برای شهدای نوزدهمِ دیِ قم؛ چون بهموقع بود، چون درست و بهجا بود، چون بههنگام بود، خدای متعال برکت داد؛ برکتش چه بود؟ این بود که در دنبالهی این حرکت، حرکت عمومی ملّت ایران اتّفاق افتاد.1398/11/29
لینک ثابت
نکتهی مهم در باب قیام بیستونهم بهمن تبریز -که واقعاً یک قیام بود؛ یک قیام به معنای واقعی کلمه؛ البتّه در یک شهر بود امّا اثر گذاشت بر روی تمامی کشور؛ همه را کشاند وارد میدان کرد و منتهی شد به آن انقلاب عظیم و مردمی- که خدا به آن برکت داد، این است که مردم تبریز توانستند وقتشناسی کنند، این یک، و اقدام بهنگام کنند، این دو. این دو عنصر خیلی مهم است. در همهی حوادث شخصی و اجتماعی، این دو عنصر خیلی مهم است که [اگر] وقت را، موقع را بشناسیم، و بعد هم که شناختیم و فهمیدیم که وقت عمل است، آن عمل را بموقع و بهنگام انجام بدهیم، این موفّقیّت پیش خواهد آمد. اگر چنانچه این وقتشناسی نباشد، از اقتضای وقت غفلت بشود یا حرکت مقتضی بهنگام انجام نگیرد، آنوقت هر حرکتی که انجام بگیرد، بیفایده خواهد بود. نمونهاش در تاریخ توّابینند؛ توّابین آن جماعتی بودند که بعد از آنکه حادثهی کربلا اتّفاق افتاد و امام حسینِ عزیزِ دل پیغمبر با آن وضع به شهادت رسید و آنهمه حادثه اتّفاق افتاد، اینها به جوشش آمدند که عجب، ما نشستهایم؟ بلند شدند قیام کردند -عدّهی زیادی هم بودند- رفتند، حکومت هم با اینها مقابل شد، همهی آنها هم کشته شدند، شهید شدند، امّا آیا اثر کار صد نفر از آنها به قدر اثر کار آن غلامِ سیاهی است که در کربلا شهید شد؟ اثر صد نفر از آنها به قدر اثر یک نفر حبیببنمظاهری است که در کربلا شهید شد؟ نه، [چون] کار را به وقت خودش انجام ندادند. اگر شماها میخواستید دفاع کنید از امام حسین، از پیغمبر، از حریم ولایت، از حرکت حق در مقابل باطلِ یزیدی، روز عاشورا باید [کاری] میکردید؛ وقت پرا از دست دادید! این تاریخ است؛ در تاریخ نمونههای اینجوری فراوان داریم.
من فراموش نمیکنم، اوّل انقلاب، امام روز دوازدهم بهمن که وارد تهران شدند، در بهشت زهرا فرمودند که من دولت تشکیل میدهم، وعده دادند که من دولت تشکیل میدهم؛ زمینه هم کاملاً آماده بود. به نظرم روز چهاردهم، پانزدهم بود، امام فرستادند دنبال ماها -چون مسئول فراهم کردن مقدّمات تشکیل دولت، شورای انقلاب بود که ماها بودیم، بنده عضو شورای انقلاب بودم و چند نفر دیگر- رفتیم خدمت ایشان در مدرسهی علوی. ایشان گفتند «آقا! چه شد پس؟ تشکیل دولت چه شد؟» یعنی مقدّمات را چرا فراهم نکردید؟ ببینید، این درست است؛ این وقتشناسی و استفادهی از فرصت است. بعد هم همان فردایش یا پسفردایش دولت موقّت را معیّن کردند، حکم دادند و آن قضایا به آن شکل ادامه پیدا کرد. این وقتشناسی است. مردم تبریز -که خدا به کار شماها که برکت داد، بهخاطر این وقتشناسی بود- فهمیدند الان وقتی است که ضربه را وارد کنند. نظام حاکم با خطایی که کرد، مردم را به جوش و خروش انداخت، قضیّهی قم اتّفاق افتاد، آنجا یک خطای دیگری کرد، عدّهای از مردم قم را به شهادت رساند، زمینه آماده بود؛ این زمینهی آماده چه جوری باید بُروز پیدا کند؟ بهترین مناسبت، چهلم بود. مردم تبریز این را فهمیدند؛ «چهلم»، شد مظهر حرکت و قیام و انقلاب. وقت را شناختند، از وقت هم به بهترین وجهی استفاده کردند؛ لذا خدا برکت داد. این درس است.1397/11/22
لینک ثابت
من لازم است از ملّت عزیزمان تشکّر کنم؛ هزار بار باید تشکّر کنم، نه یک بار. ملّت، حقیقتاً یک ملّت رشید، وفادار، بابصیرت، باهمّت، زمانشناس، لحظهشناس [است] که میدانند لحظهی حرکت کِی است. روز پنجشنبه(۱) در مشهد آن قضایا شروع شد؛ روز شنبه آن راهپیمایی عجیب [برگزار شد] که شاید چند سال بود با این شور و هیجان در مشهد راهپیمایی نشده بود؛ بعد، یکی دو روز کارهای پراکندهی دیگری انجام گرفت که همه مطّلعید؛ بعد، از سیزدهم دی تا هفدهم دی، حدّاقل پنج روز پشت سر هم [مردم به میدان آمدند]. واقعاً وفاداری ملّت، لحظهشناسی ملّت، [اینکه] بدانند هر زمانی چهکار میخواهند بکنند [قابل تشکّر است].1396/10/19
لینک ثابت
همیشه کار وقتیکه در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند.1395/10/19
لینک ثابت
فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت، وقت فضیلت است.1395/10/19
لینک ثابت
بعضی میگذارند وقت فریضه که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آنوقتی که باید میآمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود.1395/10/19
لینک ثابت
درس امروزِ من و شما از حادثهی نوزدهم دی این باشد که بدانیم باید دشمن را شناخت، شیوه و سمتوسوی کار دشمن را دانست و بهنگام، بوقت با هر وسیلهای که در اختیار من و شما هست، در مقابل او باید ایستاد.1395/10/19
لینک ثابت
این کشور انقلاب کرده، به این انقلاب باید پابند بود؛ مبانی این انقلاب را بایستی جزو اصول زندگی خود قرار داد تا بتوانیم پیش برویم؛ معتقد به آرمانها، دوستدار کشور -کشورش را واقعاً دوست داشته باشد- دوستدار نظام، دارای بصیرت و عمق دینی و سیاسی. این جوان بایستی در نگاه دینی و نگاه سیاسی عمق داشته باشد تا به هر شبههی کوچکی پایش نلغزد، یا اشتباه نکند در زمینههای مسائل سیاسی. خیلیها در این حوادثی که در همین فتنهی سال ۸۸ اتّفاق افتاد لغزیدند؛ آدمهای بدی نبودند [امّا] لغزیدند بهخاطر کم بودن بصیرت. خب، شما وقتی میبینی که یک نفری میگوید: «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» باید چهکار کنی؟ شما که معتقد به نظامی، شما که جانت را حاضر شدی برای نظام و برای حفظ نظام بدهی، تا میبینی یک عدّهای دارند اینجوری شعار میدهند، باید چهکار کنی؟ این، نبودن بصیرت است؛ ملتفت نشدن به وظیفه در لحظهی لازم است.1394/08/20
لینک ثابت
بنده دربارهی مناقب آذربایجان و تبریز تا حالا مطالب زیادی عرض کردهام که واقعاً به آنها از بن دندان معتقدم. این جمله را فقط عرض بکنم که مردم آذربایجان و مردم تبریز نشان دادند که هم پیشرو هستند، هم موقعشناسند و بهنگام عمل میکنند، هم دلیر و شجاعند و از مشکلات هراسی به دل راه نمیدهند، هم به معنای واقعی کلمه با ایمانند. اینها یک حقایقی است؛ اینها را هرکسی که با تاریخ آذربایجان آشنا باشد تصدیق میکند؛ چه در قضایای مشروطیّت ایران، چه پیش از آن در قضیّهی تحریم تنباکو و مبارزهی با کمپانی انگلیسی، چه بعد از آن در ماجرای نهضت ملّی و حوادث آخر [و بعد از] دههی ۲۰ - یعنی سالهای ۳۰ و ۳۱ - و چه در حوادث نهضت اسلامی و چه در پیروزی انقلاب اسلامی، در همهی این حوادث که ما نگاه میکنیم، آذربایجان و تبریز، هم بهنگام عمل کردند، هم زودتر از دیگران وارد میدان شدند و پیشگام بودند، هم شجاعت و دلیری نشان دادند، هم به معنای واقعی کلمه پیر و جوان، مرد و زن، ایمان اسلامی و ایمان مذهبی را معیار قرار دادند. بعد از پیروزی انقلاب تا امروز هم همینجور بوده است؛ آن دوران هشتسال دفاع مقدّس، آن لشکر پرافتخار عاشورا، آن سرداران بزرگ و معنوی و الهی از قبیل شهید باکری و امثال اینها، و بعد هم قضایای دیگر تا امروز. روز نهم دی در سال ۸۸ همه جای کشور نهم دی بود، در تبریز هشتم دی بود؛ اینها معنا دارد، اینها نشاندهنده است، علامت است. اینها را عرض نمیکنیم برای اینکه شما خوشتان بیاید؛ عرض میکنیم برای اینکه معلوم بشود این قطعهی از کشور ما، این ظرفیّتهای عظیم را دارد. و این نظام، این انقلاب راه طولانیای هنوز درپیش دارد؛ همهی این خصوصیّات میتواند در گذر از این مسیر طولانی به کار بیاید.1393/11/29
لینک ثابت
چند معنا در این حادثهی بزرگ [بیستونهم بهمن سال ۵۶] وجود داشت: اوّل، نشان دادن و منعكس كردن ویژگیهای اخلاقی و خصلتیِ مردم تبریز و مردم آذربایجان؛ این خیلی مهم است. ما باید خودمان را با خصلتهایمان، با خصوصیّات اخلاقیمان بشناسیم. دیگران مینشینند اخلاقیّات ایرانیها را همراه با تحریف، همراه با كوتهبینی برای ما مینویسند! ما خودمان را باید در آیینهی این حوادث، درست بشناسیم. در این حادثهی بیستونهم بهمن، مردم تبریز این خصلتها را از خودشان نشان دادند: اوّلاً ایمان عمیق دینی؛ ثانیاً غیرت دینی؛ ثالثاً شجاعت؛ پس از اینها، مسئلهی موقعشناسی، و درك درست حوادث؛ اینها خیلی مهم است برای یك مجموعهای، برای یك جمعیّتی كه باایمان باشند، شجاع باشند، قدرت اقدام داشته باشند و وقت اقدام را [هم] بدانند. زودتر و دیرتر از زمان مناسب، اقدام، اثربخش نیست. تبریزیها درست در وقت خود، بیستونهم بهمن را پدید آوردند و خلق كردند؛ این خصوصیّات، خیلی مهم است. تبریز و آذربایجان این خصوصیّات را قبل از بیستونهم بهمن هم داشت و تا امروز هم دارد - حوادث بعدی هم این را نشان داده است - اینها را باید حفظ كرد. ایمان اسلامی، غیرت ایمانی، شجاعت، اهل اقدام بودن، پیشرو بودن، صفشكن بودن، كارهای برجسته و نوآوری در راه اهداف والا انجام دادن، زمان را شناختن، موقعیّت را شناختن، و كار متناسب با موقعیّت را انجام دادن، یكی از بركات و آثار بیستونهم بهمن بود كه خصلتهای برجستهی مردم تبریز و آذربایجان را در آیینهی تاریخ مجسّم كرد.1392/11/28
لینک ثابت
تزلزلناپذیری عمار در حوادث مختلف صدر اسلام و همچنین امتحانهای سخت دوران بعد از پیامبر اسلام(ص)، موقعشناسی و حضور در وقت نیاز، و نقش تبیینکننده او در مسائل و حوادث دوران حضرت علی (ع) از ویژگیهای برجسته و بارز عمار بود.1391/12/01
لینک ثابت
شما نگاه کنید به کشورهائی که انقلاب کردند، ببینید اینها سالگردهای انقلاب را چگونه برگزار میکنند؛ خیلی حدّت کنند، بعد از دو سال، سه سال، سالگرد انقلاب به این است که یک عدهای آنجا بایستند، یک عده هم بیایند جلوی اینها رژه بروند؛ مانند نیروهای مسلح و امثال اینها. اینجا کار روی دوش خود مردم است؛ مردم، خود را صاحبان انقلاب میدانند، که هستند؛ صاحبان کشور میدانند، که هستند. اینکه ما از یکایک مردم تشکر میکنیم - که وظیفهی بنده و امثال بنده است که واقعاً تشکر کنند - نه به معنای این است که نسبت ما به انقلاب، نزدیکتر از نسبت مردم است، لذا از مردم تشکر میکنیم که انقلاب را کمک کردید؛ نه، انقلاب مال خود این مردم است، کشور متعلق به همین مردم است، نظام جمهوری اسلامی متعلق به این مردم است. حُسن کار و هنر بزرگ و برجسته این است که مردم این را میدانند؛ با شجاعت، با بصیرت، با موقعشناسی، از این داشتهی خود، از این ثروت عظیم خود، که مایهی عزت و استقلال آنهاست، حمایت میکنند؛ درست در همان جائی که باید حضور خودشان را نشان دهند، نشان میدهند؛ که ملاحظه کردید دیروز در تهران، در سراسر ایران، مردم با همهی وجود آمدند وارد این میدان شدند؛ این خیلی پدیدهی عجیبی است، این خیلی حادثهی مهمی است. ما به خیلی از پدیدهها عادت کردهایم؛ همچنان که به طلوع خورشید عادت کردهایم و خیال میکنیم که این یک چیز حتمی است، لذا به اهمیت آن توجه نمیکنیم. خیلی اهمیت دارد که بعد از گذشت سی و چهار سال از اولین بیست و دوی بهمن، اینجور مردم در صحنه حاضرند، اینجور میآیند؛ مرد، زن، پیر، جوان، جاهای مختلف، قشرهای مختلف، همه جور، همه جا، همه کس، حضور پیدا میکنند؛ این واقعاً بزرگترین نعمت الهی است که اگر انسان بتواند همهی عمر را برای این شکر کند، باز هم نمیتواند از ادای شکر الهی بربیاید. و همچنین از یکایک مردم باید تشکر کنیم؛ حقیقتاً کار بزرگی انجام دادند، بوقت و بجا. درست در همان وقتی که دشمنان این ملت، دشمنان استقلال این ملت، دشمنان عزت این ملت انتظار داشتند که مردم به ندای انقلاب و ندای جمهوری اسلامی پاسخ ندهند، و جدائی بین مردم و نظام اسلامی و اسلام را مشاهده کنند، مردم با حضور خودشان دشمن را ناکام کردند، دشمن را مأیوس کردند. البته در تبلیغات، دشمنان سعی میکنند به رو نیاورند، اما میفهمند. این چیزی را که شما دیروز دیدید در صحنههای عظیمی که مردم آفریدند، آنها هم میبینند، میفهمند و تحلیل میکنند؛ لذا به نتیجه میرسند که نمیشود با این ملت مواجه شد.1391/11/23
لینک ثابت